تنهاترینم وقتی نیستی

تقدیم به مهربان همسرم سعید

تنهاترینم وقتی نیستی

تقدیم به مهربان همسرم سعید

از آدم ها دلگیرم. . .

از آدم ها دلگیرم که خوب های خودشان را از بد تو ، مو شکافی میکنند و بدهایشان را در جیب های لباس هایی که دیگر از پوشیدنش خجالت میکشند ، پنهان میکنند

 از اینکه ژست یک کشیش را میگیرند، وقتی هوای اعتراف داری و درد هایت را که میشنوند  خیالشان راحت میشود هنوز میتوانند کمی خودشان را از تو  کشیش تر ببینند

از آدم ها دلگیرم وقتی تمام دنیایشان اثبات کردن است! همین که گیرت بیاورند تمام آنچه را که نمی توانند به خورد خودشان دهند به تو اثبات می کنند به کسی غیر از خود ، برتری هایشان را آویزان کنند تا از دور به کلکسیون افتخاراتشان نگاه کنند و هر بار که ایمانشان را از دست دهند ، آنقدر امین حسابت میکنند که تو را گواه میگیرند ایمانشان که پروار شد؛ با طعنه میگویند این اعتماد به نفس را که از سر راه نیاورده ام

از آدم ها عجیب دلگیرم از اینکه صفت هایشان را در ذهنشان آماده کرده اند و منتظر مانده اند تا تکان بخوری و ببینند به کدام صفت مینشینی و تو را هی توصیف کنند ... هی توصیف کنند ... هی توصیف کنند.... خنده ات بگیرد که چقدر شبیه‌شان نیستی دردشان بیاید و انتقامش را از تو بگیرند ! تا دیگر به آنها این حس را ندهی که کسی وجود دارد که شبیه‌شان نیست

از آدم ها دلگیرم که گرم میبوسند و دعوت میکنند سرد دست میدهند و به چمدانت نگاه میکنند دلت .... دلت که از تمام دنیا گرفته باشد.تنها به درد بازگشت به زادگاهت میخوری دلم گرفته است ... همین را هم میخوانند و باز خودشان را آن مسافر آخر قصه حساب میکنند...

یاد قلبت باشد . . .

یاد قلبت باشد؛ یک نفر هست که این جا * بین آدم هایی، که همه سرد و غریبند با تو* تک و تنها، به تو می اندیشد* و کمی،* دلش از دوری تو دلگیر است....

مهربانم، ای خوب!* یاد قلبت باشد؛ یک نفر هست که چشمش ،* به رهت دوخته بر در مانده * و شب و روز دعایش اینست؛*

"زیر این سقف بلند، هر کجایی هستی، به سلامت باشی* و دلت همواره، محو شادی و تبسم باشد... "

مهربانم، ای خوب! یاد قلبت باشد؛* یک نفر هست که دنیایش را،* همه هستی و رؤیایش را، به شکوفایی احساس تو، پیوند زده* و دلش می خواهد، لحظه ها را با تو، به خدا بسپارد.... مهربانم، ای خوب!* یک نفر هست که با تو * تک و تنها، با تو* پر اندیشه و شعر است و شعور!* پر احساس و خیال است و سرور!*

مهربانم، ای یار، یاد قلبت باشد؛ * یک نفر هست که با تو، به خداوند جهان نزدیک است* و به یادت، هر صبح، گونه سبز اقاقی ها را* از ته قلب و دلش می بوسد* و دعا می کند این بار که تو* با دلی سبز و پر از آرامش، راهی خانه خورشید شوی* و پر از عاطفه و عشق و امید* به شب معجزه و آبی فردا برسی …